به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا به نقل از خبرگزاري دانشجو؛ حضرت آيتالله خامنهاي رهبر انقلاب اسلامي در مقاطع مختلف تاريخي همواره بيانات و رهنمودهايي پيرامون هنر شعر و مداحي و چگونگي اداره هيئت هاي عزاداري داشتهاند. گزيدهاي از اين بيانات به شرح زير است:
اهميت و نقش هيئت مذهبي
*اجتماعات ديني: ما مسلمانها و بخصوص ما شيعيان، امتيازي داريم که ديگر مليتها و اديان اين امتياز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات ديني که به شکل روبهرو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکيل ميشود که اين را در جاهاي ديگر دنيا و در اديان ديگر کمتر ميشود پيدا کرد. هست؛ نه به اين قوّت، نه به اين وسعت، نه به اين تأثيرگذاري و محتواهاي راقي.( 4 / 4 /87)
ضرورت تاسيس تشکيلاتي براي منصب مداحي
تعيين حدود و ثغور مداحي:البته بايد بتدريج طوري بشود که اين سِمت مدّاحي - که واقعاً يک منصب است - حدود و ثغوري هم پيدا کند. (28 /10 /1368)
خصوصيات مداحي: مداحي اهل بيت، خيلي بالاست. هم مقام بالا و هم تأثير زيادي در جامعه و ذهن مردم دارد. بايد بدانيد که چه کسي مداح است، مقدّمات کار مداحي او چيست، چه قدر شعر ميداند، چه قدر حفظ است و چه قدر ميتواند بخواند؟ اين خصوصيات را بايد مرکزي عهدهدار شود. حالا نميدانم اين مراکز مرسوم بايد اين کار را بکنند يا خود شما به کيفيتي فکرش را ميکنيد. اين چيزي است که دنيا و نيازهاي جامعهي امروز، غير از آن را بر نميتابد و قبول نميکند. بايد اين طور باشد. (28 /10 /1368)
کساني که رسماً اين منصب را به عهده ميگيرند و لباس مقدس ستايش اهل بيت(عليهمالسّلام) را بر تن ميکنند و مردم، آنها را به اين عنوان ميشناسند، بايستي خصوصياتي داشته باشند و مرکزي باشد که آنها را با اين خصوصيات تشخيص بدهد و صحه بگذارد. (28 /10 /1368)
ضرورت تشکيل انجمن هاي ادبي شعر
رشد شعر: خود پيشکسوتهاي شعري به شعر بپردازند. شعر را ندهيد دست آدمهايي که سررشتهاي از شعر ندارند و شعر برايشان يک تفنّنِ دور از زندگيشان و دور از فهم و ذهنشان است. خود شماها دور هم بنشينيد شعر بگوييد. هر جا يک انجمني هست و يک مجموعهاي دور هم جمع ميشوند و ميخوانند، شعر رشد پيدا ميکند.( 13 /3 /89)
نقش شعر: همين شعري که خودتان سرودهايد و ممکن است خوب هم باشد - قضاوت کلّي نميکنم - آن را در يک مجمع ادبي، وسط بگذاريد و به هر کسي که آن شعر را نقد کند و اشکال بجايي بر اين شعر وارد نمايد، جايزه بدهيد تا قوي بشود. يا از اشعار خوبي که ديگران دارند و يا از اشعار خوب خودتان استفاده کنيد. سعي کنيد اين گونه سطح شعرها را بالا بياوريد.( 28 /10 /1368)
اهميت و نقش مداحي
اهميت مداحي: من اصرار دارم که اين نکته را براي برادران عزيز مداح - چه آنهايي که به صورت حرفهيي مداح هستند، چه آن کساني که گاهي در کنار کارهايشان اين کار را انجام ميدهند - تکرار بکنم که اين نقش، نقش بسيار مهم و حايز اهميت و حساسي است؛ اين را کم نگيريد.( 17 /۱۰ /1369)
هنر مداحي: نقش هنر، نقش شعر، نقش ادبيات، نقش حضور در ميدانهاي عملي در پرورش اين روح ايماني، نقشي است که بسيار بسيار کارساز و مؤثر است. شما جاي مداح و ذاکر اهل بيت را اينجا ببينيد؛ نقش ايمانآفرين، نقش فرهنگساز، نقش مستحکمکنندهي پيوند قلبي بين پيروان و بين آن محبوبان؛ يک چنين نقشي است. اين نقش، بسيار نقش مهمي است.( 14 /4 /86)
هنر مداحي:کار مداح، استفادهي از هنر براي بيان حقيقت است. خود اين ايستادن، با صداي خوش و با آهنگ زيبا شعري را خواندن - هم شعر هنر است، هم آهنگ هنر است، هم صدا هنر است - با چندين هنر، انسان يک حقيقتي را بيان کند، ميتواند تأثير مضاعفي در ذهن مستمع و حاضر در مجلس و مخاطب شما بگذارد؛ اين خيلي نعمت بزرگي است، خيلي فرصت بزرگي است.( 23 /2 /1391)
نقش شعر:اگر مداحي بتواند يک شعر خوب را که داراي مضمون و محتواي خوبي باشد، با صداي خوبي بخواند، شما ببينيد که چه قدر خدمت بزرگي است. بسماللَّه، اين گوي و اين ميدان. منتها شرط اولش اين است که شعر خوب باشد.( 28 /10 /1368)
گاهي يک بيت شعري که شما ميخوانيد، از يک ساعت بحث مستدل يک گويندهي ماهر تأثيرش در دلها بيشتر است. خوب، اين خيلي ظرفيت بزرگي است؛ از اين ظرفيت بايد خوب استفاده کرد.( 13 /3 /89)
شغل مهم: مدّاحي و ستايشگري خاندان پيغمبر - که طبعاً ذکر مصائب را هم به همراه دارد - شغل خيلي مهم و بزرگي است.( 19 /7 /1377)
ترکيب شعر و مداحي: مدّاحيِ رايج در بين ما، يک حرفه دو جانبه است؛ فقط آوازهخواني و شعرخواني نيست؛ ترکيب هنرمندانهاي از اين دو مقوله است.( 18 /6 /1380)
نقش هنرمندانه: کارتان سخت است عزيزان! کار شما بر خلاف اينکه بعضيها خيال ميکنند چهار کلمه حفظ کنيم و يک صداي بازي هم داشته باشيم، بس است؛ نه، کار، خيلي سخت است. کار، هنرمندانه، مؤثر، هدايتگر و جهتبخش باشد.( 14 /4 /86)
ترکيب شعر و مداحي: مداحي، معرفتافزائي است. مداحي، پراکندن معرفت و حکمت و اميد و عقيدهي راسخ است. مداحي، جوشاندن چشمههاي عواطف در دلها است؛ با استفادهي از هنر شعر، هنر آواز، هنر اجرا.(11 /2 /92)
ويژگي هاي مداحي
هنر مداحي:در کار مدّاحيِ شما چند چشمه هنري وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدايتان هنر است؛ آهنگي که انتخاب ميکنيد، هنر است؛ اشارات و کارهايي که انجام ميدهيد، هنر است. (19 /7 /1377)
منطق داشتن : عنصر دوم، عنصر تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابلاي اين شعرها فراوان وجود دارد و ميتواند ذهنها را قانع کند. البته منطق، شکلهاي مختلفي دارد. گاهي برهاني است، گاهي خطابي است، گاهي شعري است؛ مقصود اين است که بتواند اين پيام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع کند. (19 /7 /1377)
حامل پيام ديني: خصوصيت سوم اين است که شما حامل پيام ديني محسوب ميشويد؛ يعني سِمت معنوي و روحاني داريد. در دنيا خوانندگان خوب زياد هستند و ممکن است شعرهاي خوبي هم بخوانند؛ اما آنها از موضع مدّاح حرف نميزنند؛ ولي شما از موضع مدّاح اهل بيت و از موضع معنوي و روحاني حرف ميزنيد. (19 /7 /1377)
حامل معارف و اخلاقيات بودن: من بارها توصيه کردهام، باز هم توصيه ميکنم؛ منبرتان را، مجلستان را تقسيم کنيد به دو قسم: قسم اول، معارف و اخلاقيات. ما امروز به اخلاقيات احتياج داريم، به معارف احتياج داريم. ( 3 /3 /1390)
افتخار آفرين بودن:ما احتياج داريم که جوان ما امروز افتخار کند به اينکه متعلق به ايران اسلامي است؛ افتخار کند به وجود امام؛ افتخار کند به جمهوري اسلامي؛ افتخار کند به دين خود و به مذهب خود و به پيروي اهلبيت. ( 3 /3 /1390)
غيرمستقيم باشد :بهترين نحوهي بيان هم بيان غيرمستقيم است.در قالب شعر خوب - اينجا نقش شعرا معلوم ميشود( 3/ 3 /1390)
طالب شعر خوب بودن :شما که مداحيد، وقتي طالب شعر باشيد، چشمهي شعر شاعر به جوش ميآيد. شما که طالب شديد، او شعر ميگويد. وقتي شعرش به وسيلهي شما خوانده شد، انگيزهي او براي شعر گفتن چند برابر ميشود؛ يک همافزائي به وجود ميآيد؛ او به شما کمک ميکند، شما به او کمک مي کنيد.( 3 /3 /1390)
وظيفه مداحان
شناخت وظيفه: طبقهاي که با ايمان مردم، با دل مردم، با معارف مردم، با نام مبارک ائمه (عليهمالسّلام) و اهل بيت سر و کار دارد، وظيفهي سنگيني دارد. برادران عزيز! اين وظيفه را درست بشناسند؛ درست از آن استفاده کنند.( 14 /4 /86)
مطالب پر مغز و پر محتوا باشد: وظيفه و مسئوليت بزرگ جامعه ي مداح اين است که مطالبش پُرمغز و پُرمحتوا باشد و به شيوه ي درست اين را اداره کند؛ هم در مصيبت و مدايح، و هم در عزا و جشن. بايد مطالب با شکلهاي مختلف و در قالبهاي مختلف بيايد.( 17 /5 /1383)
انتساب به خاندان رسالت: آنچه ما وظيفه داريم، اين است که خود را شايستهي انتساب به آن خاندان کنيم. البته منتسب بودن به خاندان رسالت و از جملهي وابستگان آنها و معروفين به ولايت آنها بودن، دشوار است. (5 /10 /1370)
اميد و نشاط آفرين بودن: امروز احتياج داريم که نسل موجود ما، نسل جوان ما، با اميد، با نشاط، با خوشبيني به آينده، با ايمان به خدا، با پيوستگي قلبي به اهلبيت بار بيايد. ( 3 /3 /1390)
تشويق جوانان به تلاش: ما امروز به جواني احتياج داريم که بداند سرنوشت خود او و سرنوشت جامعهي او و سرنوشت خانوادهي بزرگ او وابستهي به کار و تلاش اوست؛ اهل تلاش باشد، اهل کار باشد، اهل جديت باشد، اهل پيگيري باشد، اهل تنبلي نباشد، اهل وادادگي و لااباليگري نباشد. اين تربيتها چه جوري انجام ميگيرد؟ شما ميتوانيد نقش ايفاء کنيد. ( 3 /3 /1390)
توجه به مسائل روز: ما بايد بدانيم که اگر فاطمه زهرا سلاماللَّهعليها امروز در بين ما ظاهر ميشدند و يک ساعت، دو ساعت و يا يک روز در بين مردم ميآمدند، ما را به چه چيزي امر ميکردند؟ انگشت اشاره به کدام راه از راههايي که در مقابل ما گشوده است، دراز ميکردند و به ما ميگفتند که از اين راه برويد؟ ما بايد آن را دنبال کنيم و در تبيين و تعليم و معرفتي که ميخواهيم به مستمع بدهيم، آن را ملاحظه کنيم و نياز زمان را پُر کنيم.( 06/18 /1380)
چگونگي توصيف ائمه (ع)
چگونگي توصيف ائمه (ع): رعايت شان ائمه حرف من با شما برادران عزيز مداح و ذاکر اين است که شماها در اين زمينه خيلي وظيفه داريد. من گاهي اوقات توصيههايي مي کنم. اين جور نيست که ما براي عظمت فاطمه ي زهرا درمانده باشيم که چه جور اين عظمت را بيان کنيم و متوسل بشويم به شعر، نثر و يا کلامي؛ نه، بلکه ما به آن عظمت احتياج داريم. (17 /5 /1383)
رعايت شان ائمه:حدود بيست سال پيش، اين حرفها را ميزديم و خيلي، آنها را ميشنيدند؛ ولي نميفهميدند که ما چه ميگوييم. ميگفتيم فقط دربارهي خال و خط خيالي چهرهي ائمه(عليهمالسّلام) شعر نسراييد. شعر گفتن دربارهي زلف و ابروي و چشم و عارض امام که تعريف نيست. ( 28 /10 /1368)
بيان برجستگي علمي از مسايل زندگي و برجستگيهاي عملي علي(ع) بگوييد. در آن روز، اين مسايل برايشان روشن نبود؛ اما امروز چگونه است؟ امروز، براي همه روشن است.( 28 /10 /1368)
توجه به ابعاد معنوي: وقتي راجع به اميرالمؤمنين شعري خوانده ميشود، بايد هم مقام معنوي علي(ع) - که ما از او خبر کمي داريم و از ذهن و فکر و دلِ ما آدمهاي پايين و متوسط پنهان است - و هم عبادت و مظلوميت و حکومت و عدل و ضعيف.( 18 /6 /1380)
بيان زندگي ائمه:زندگي اميرالمؤمنين را بيان کنيم تا بين او و خصومش در تاريخ و امروز مقايسه شود. ( 28 /10 /1368)
امروز شما خوب ميتوانيد اينها راتصوير کنيد. اول براي خود و بعد براي ديگران تصوير کنيد. جهاد اميرالمؤمنين، چيز مهمي است. از دوران کودکي - مثلاً از سن يازده يا سيزده سالگي - که او به عنوان يک انسان خودش را درک کرد، تا آخر عمر با دشمنان خدا مشغول مبارزه بود و بالاخره در اين راه هم جان داد. يک شاعر، چه قدر خوب ميتواند اين را بيان کند. يک گوينده، چهقدر خوب ميتواند اين را در ذهنها و تا آن اعماق دل مردم نفوذ بدهد.( 28 /10 /1368)
عدم استفاده از مدح هاي بي معنا چيز ديگري که بنده در بعضي از خوانندگان جلسات مداحي اطلاع پيدا کردم، استفادهي از مدحها و تمجيدهاي بيمعناست، که گاهي هم مضر است. ( 5/5 /1384)
بيان معارف شيعي: معارف شيعه در اوج اعتلاست. معارف شيعي ما معارفي است که يک فيلسوفِ در غرب پرورش يافتهي با مفاهيم غربي و بزرگ شدهي آشناي با معارف فلسفيِ غرب مثل هانريکُربن را ميآورد دو زانو جلوي علامهي طباطبايي مينشاند؛ او را خاضع ميکند و ميشود مروج شيعه و معارف آن در اروپا. ميشود معارف شيعه را در همهي سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامي بگيريد تا سطوح بالاترين فيلسوفها. ما با اين معارف نبايد شوخي کنيم. ( 5/5 /1384)
بيان ارزشها ي ائمه: ارزش اباالفضل، ارزش حبيببنمظاهر، ارزش جُون در اينهاست، نه در قد رشيدش يا بازوي پيچيدهاش. قد رشيد که خيلي در دنيا هست؛ ورزشکارهاي زيبايي اندام که خيلي هستند؛ اينها که در معيار معنوي ارزش نيست. گاهي روي اين تعبيرها تکيه هم ميشود! حالا يک وقت شاعري در يک قصيدهي سي، چهل بيتي اشارهيي هم به جمال حضرت اباالفضل ميکند؛ آن يک حرفي است؛ ما نبايد خيلي خشکي به خرج دهيم و سختگيري کنيم؛ اما اينکه ما همهاش بياييم روي ابروي کماني و بيني قلمي و چشم خمار اين بزرگواران تکيه کنيم، اينکه مدح نشد؛ در مواردي ضرر هم دارد؛ در فضاهايي اين کار خوب نيست.( 11 /2 /1392)
منابع مداحان
قرآن: براي حرکت دادن يک جامعهي مسلمان، بهترين ابزارتان آيات قرآن است. اين، چيز خيلي عجيبي است؛ کهنه نشده و کهنه نميشود. با توجه به اينها، هرجا هستيد، براي صيقل زدن به اين سلاح و کامل کردن و در دست گرفتن آن تلاش کنيد.( 5 /10 /1370)
ادعيه: در دعاها و زيارتهاي ما، تعبيرات عاشقانه و خيلي خوبي هست که حقايقي را نشان ميدهد؛ اينها را محور بايد قرار داد. آنچه را که مثلاً شيخ و ابنطاووس و مفيد و ديگر بزرگان در کتابهايشان گفتهاند، اينها را بايستي محور قرار داد. بعد آنها را در يک ارايهي هنري، به شکل زيبا و شايستهيي بيان کرد. ( 17 /۱۰ /1369)
زيارات: براي مناقب ائمه، از زيارتها، بخصوص زيارت جامعهي کبيره استفاده کنيد. بنابراين شما ديگر هيچ احتياجي نداريد که مبالغاتي را در ذهن خودتان خلق کنيد. آنچه که بايد در باب ائمه (عليهمالسّلام) گفته شود، در زيارت جامعه هست. شما ميتوانيد يک فقره از فقرات زيارت جامعه را - حالا شايد صدها فقره است - انتخاب کنيد و با توجه به قريحهي شعري و تخيل و فرآوري ذهني خودتان، يک غزل زيبا و ناب از آب در بياوريد. ظرفيت اين معارف اينقدر بالاست.
( 5 /3/1390)
مناجات: مناجات هم جزو شعر آئيني است. شعر آئيني فقط مسئلهي مدح و مرثيه نيست؛ مناجات هم جزو شعر آئيني است. براي اينکه مضمون مناجات را درست پيدا کنيم، بهترين مرجع، دعاهاست.( 25 /3 /1390)
مطالعه: صاحب حرفهي مداحي که خود را مفتخر کرده است به اينکه در اين راه خدمت و کار کند، اگر بخواهد همهي اين خصوصيات را جمع کند، اولاً احتياج دارد به مطالعه و کار. به قول معروف، بيمايه فطير است. احتياج به مطالعه هست، احتياج به کار هست.( 3/3 /1390)
ديوان صائب: ما غزليات زيادي داريم. شما به ديوان صائب نگاه کنيد. من يک وقت چند بيت از اين اشعار را تصادفي انتخاب کردم و به بعضي از برادرهاي مداح گفتم روي اينها کار کنيد. ديوان صائب غزلهاي بسيار خوب و مفيدي دارد که در دلها اثر ميگذارد. ديگران هم از اينگونه اشعار دارند. ( 11 /2 /1392)
کتاب هاي معتبر: اين همه مناقب اهلبيت (عليهمالسّلام) در کتابهاي معتبر وجود دارد؛ از آنها استفاده بشود؛ از گفتههاي افرادي که خودشان سندند، ثقه و معتبرند.( 3/3 /1390)
اشعار ديني و مذهبي: اگر بناست شعر محتوائي داشته باشد، بهترين محتواها همين محتواهاي شعر ديني و شعر مذهبي است با عرض وسيع و انشاءالله دنبال کنيد. ( 11 /2 /1392)
کتب شعر: شعر خوب و حکمتآميز وجود دارد که اگر کسي بخواهد ده سال تکراري نخواند، ميتواند در تمام موضوعات، شعر بيرون بياورد. از شعراي قديم بگيريد، تا شعراي امروز و شعرهاي خوب. (28 /10 /1368)
اشعار قوي فارسي را در کتابهاي گوناگون پيدا کنيد و آنهايي را که براي تفهيم مفاهيم و عقايد و اخلاق اسلامي و يا بينش سياسي و يا هر آنچه که امروز جامعهي اسلامي به آن نياز دارد و مناسب است، برگزينيد و بياوريد در محافل بخوانيد.( 28 /10 /1368)
ويژگي هاي شعر در مداحي
خوب و مفيد بودن: يکوقت يکي از برادران مداح ميگفت ما اگر از شعرهاي خوب و شعراي بزرگ شعري انتخاب کنيم، مردم نميفهمند؛ بنابراين مجبوريم از اين شعرها استفاده کنيم. اينطوري نيست؛ من اين را قبول ندارم. وقتي با زبان شعر با مردم حرف بزنيد، هرچه شعر پيچيده هم باشد، وقتي مداح با هنر مداحي خود توانست اين را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم اثر ميگذارد. ( 11 /2 /1392)
محکم، قوي، خوشمضمون و قانع کننده: شعر شما بايد خوب، محکم، قوي، خوشمضمون و قانع کننده باشد. گاهي قصيدهاي که شما ميخوانيد، به اندازه چند منبرِ يک منبريِ خوشبيان تأثير ميگذارد. گاهي يک بيت شعرِ بجا به قدر يک کتاب قيمت دارد. اينها آسان و مجّاني به دست نميآيد. انسان بايد زحمت بکشد، کار و تلاش کند، ( 19 /7 /1377)
متين و قوي: شعر خوب را بيابد، آن را حفظ کند و بخواند. البته امروز خوشبختانه معمول شده که شعر را از رو بخوانند. به نظر ما اشکالي هم ندارد؛ اما قديميها عيب ميدانستند که از رو بخوانند. البته اگر مدّاحان شعر را حفظ کنند، يک هنر اضافه هم خواهند داشت؛ اما اگر حفظ نکنند، اشکالي ندارد. مهم اين است که شعر، خوب، متين، قوي و خوشمضمون باشد. ( 19 /7 /1377)
بيان منقبت اهل بيت (ع): بهترين مجموعهي شعري که ميشود در يک منبرِ مداحي انسان فکر کند، چيزي است که در آن، اولاً منقبت اهلبيت (عليهمالسّلام) باشد. ذکر مناقب آنها دلها را روشن ميکند، شاد ميکند، شوق را در انسان برميانگيزد، اشک را از چشمها جاري ميکند. البته منظور، مناقب متقن است. اينجور نباشد که انسان به حرفهاي سست تکيه کند. ( 3 /3 /1390)
ديني ، پرمغز و زيبا: شعر خوب، شعر پرمغز و البته شعر زيبا. خود هنر شعر اثر هم ميگذارد. وقتي شعر خوب بود، وقتي استخوانبندي شعر، الفاظ شعر، خوب بود - شعرِ خوب، با مضمون خوب - تأثيرش بيشتر هم هست؛ بعلاوه که سطح ذهن مردم و فکر مردم را هم بالا ميآورد.( 23 /2 /1391)
اثرگذار:شعر را از لحاظ هنري، سطح خوب انتخاب کنيد؛ چون اثرگذار است. شعر خوب و شعر هنري، همان خاصيت عمومي هنر را دارد. خاصيت عمومي هنر اين است که بدون اينکه خود گوينده حتّي در خيلي از موارد توجه داشته باشد و غالباً بدون اينکه مستمع توجه داشته باشد، اثر ميگذارد.( 5 /5 /1384)
افزايش ايمان: وقتي شعر را ميخوانيم، به فکر باشيم که از اين شعر ما ايمان مخاطبان ما زياد شود. پس، هر شعري را نميخوانيم؛ هرجور خواندني را انتخاب نميکنيم؛ جوري ميخوانيم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزايش ايمان مخاطب.( 14 /4 /86)
درست و خوب انتخاب کردن: شعر را بايستي درست و خوب انتخاب کرد. شعر يکي از نمادهاي برجستهي هنر است. هر بافتهي نظمي، شعر نيست؛ شعر خصوصيات خودش را دارد؛ بايد شعر انتخاب کرد.( 3/3 /1390)
ملاک شعر خوب
لفظ خوب: اولاً لفظ شعر، لفظِ خوب باشد. ( 14 /4 /86)
ماندگار: گاهي يک شاعر، يک بيت شعر ميگويد که از چند ساعت حرف زدن يک سخنورِ توانا گوياتر است. يک بيت يا يک مصرع شعر، در ذهنها ميماند و مردم آن را ميفهمند و تکرار ميکنند و نتيجتاً ماندگار ميشود.( 28 /10 /1368)
تاثيرگذار: يک هنر عالي، ولو مخاطب آن هنر تشخيص ندهد که اين عالي است، اما تأثير او در نفس آن مخاطب، تأثير عميقتري خواهد بود از يک هنر سطحيِ مبتذل بازاري؛ فايدهاش اين است. ( 14 /4 /86)
لفظ قوي: ، مضامين جذاب و آموزنده لفظ، بايد لفظ قوي، خوب، زيبا؛ مضامين، مضامين جذاب، جالب، تازه، غيرتکراري و مطلب - که عمده اين است - آموزنده باشد.( 14 /4 /86)
داراي مفاهيم اسلامي: يکي از چيزهايي که بايد در اين اشعار باشد، عبارت از مفاهيم بلند اسلامي - مثلاً در باب توحيد يا نبوت - است. بهترين اشعار قدما در باب توحيد و نبوت، همين مدايحي است که شعراي بزرگ ما در مقدمهي ديوانها و مثنويهايشان ذکر کردهاند و گفتهاند. (28 /10 /1368)
آهنگ و سبک در مداحي
آهنگ و سبک در مداحي: توجه به موسيقي اصيل ايراني ما در قديم از زبان موسيقيدانهاي معروف شنيده بوديم که ميگفتند موسيقي اصيل ايراني را نوحهخوان و شبيهخوانها حفظ کردهاند؛ موافقخوان، مخالفخوان، علياکبرخوان، قاسمخوان. هر کدام يک دستگاهي را به اينها ميدادند که بايد در آن دستگاه بخوانند. اين موجب شد که موسيقي نانوشتهي ايراني - که نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چيز ديگري داشت - بتواند برسد به دست کساني که اينها را با نُت و شيوههاي جديد بتوانند ثبت و ضبط کنند. (14 /4 /86)
پرهيز از تقليد غلط: چه خوانندهي جلسهي مداحي، ناگهان بيايد آهنگهاي اروپائي را - آن هم به شکل غلط و نابلد بنا کند خواندن؛ سبکهائي که فرض کنيد حالا فلان خوانندهي غربي يا مقلد عربِ آن غربي يکوقتي خوانده، ما اين را از او ياد بگيريم و بنا کنيم خواندن! که قبل از انقلاب هم متأسفانه همين کارها را کردند. (14 /4 /86)
پرهيز از تقليد غلط: حالا مثلاً مداح يا خوانندهي ما بيايد در راديو و تلويزيون به تقليد - آن هم غلط - آهنگ غربي يا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ايمان و در مجلس معنويت تکرار کند، اين درست نيست؛ اين غلط است. (14 /4 /86)
عدم استفاده از آهنگ بد: نوآوري، درست؛ اما نه اينجور. اين مربوط به آهنگ است. البته صداي خوب را ميتوان با آهنگ بد خراب کرد؛ صداي متوسط را ميتوان با آهنگ خوب آرايش داد. خود آهنگ يک مسئله است. (14 /4 /86)
آهنگ خاص: هر آهنگ و آوازي به درد شما نمي خورد. آهنگ و آواز خاصي به درد شما مي خورد، آن هم با شيوه ي بيان خاص مداحي. (13 /3 /89)
پرهيز از تقليد غلط: من شنيدهام در مواردي از آهنگهاي نامناسب استفاده ميشود. مثلاً فلان خوانندهي طاغوتي يا غيرطاغوتي شعر عشقيِ چرندي را با آهنگي خوانده؛ حالا ما بياييم در مجلس امام حسين و براي عشاق امام حسين، آيات والاي معرفت را در اين آهنگ بريزيم و بنا کنيم آن را خواندن؛ اين خيلي بد است. (5 /5 /1384)
ساخت آهنگ خوب: خودتان آهنگ بسازيد. اين همه ذوق و اين همه هنر وجود دارد. يقيناً در جمع علاقهمندان به اين جريان کساني هستند که ميتوانند آهنگهاي خوبِ مخصوص مداحي بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادي. (5/5 /1384)
استفاده از آهنگ شاد براي اعياد: اين را هم عرض بکنم که آهنگ شادي از آهنگ عزا جداست. الان معمول شده که براي روزهاي عيد جلساتي تشکيل ميدهند. بنده مخالف اين کار نيستم؛ بد هم نيست که دست ميزنند. البته اگر از راديو بشنويم - که بنده خودم گاهي از راديو شنيدهام - و شعر را درست گوش نکنيم، خيال ميکنيم دارند سينه ميزنند! هم لحن، سينهزني است؛ هم آن دستي که ميزنند، مثل زدن روي سينه است. اين چه شادييي شد؟! (5/5 /1384)
اگر براي روزهاي شادي، آهنگهاي مناسب - نه آهنگهاي مبتذل، نه آهنگهاي طاغوتي، نه آهنگهاي حرام - و شيوههاي خوب انتخاب کنند، مؤثرتر و بهتر است. اينطور نباشد که چون به روضهخواني عادت کردهايم، روز شادي هم که ميخواهيم حرف بزنيم، لحنمان بشود لحن روضهخواني. (5/5 /1384)
سنگين،متين و مناسب بودن آهنگ: بعضي از آهنگهائي هم که انسان گوشه و کنار ميشنفد يا به گوش انسان ميرسد، آهنگهاي مناسبي نيست؛ حالا گيرم که چهار نفر را هم جذب کند. نه، آهنگ بايد سنگين، متين و متناسب با محتوائي باشد که شما داريد عرضه ميکنيد؛ خداي نکرده به سمت آهنگهاي حرام و آهنگهائي که گناه است، سوق پيدا نکند. اين هم خيلي نکتهي اساسي و مهمي است. (13 /3 /89)
پرهيز از تقليد غلط : هر شعري، هر تصنيفي، هر ترانه و آهنگي که خوانده شد، قابل تقليد نيست. چيزهائي هست که خودش في نفسه حرام است. (13 /3 /89)
آهنگ خوب به معناي تقليد از آهنگ موسيقيهاي لهويِ مضلّ عن سبيل اللَّه نيست؛ اين را توجه داشته باشيد. بعضي از آهنگها، آهنگهاي بدي است، آهنگهاي غلطي است، آهنگهاي لهوي است؛ اين را نبايد به وادي حرفهي مداحي و خواندن مداحي کشاند. (3/3 /1390)
نوآوري در آهنگ: عيبي ندارد که شکلهاي جديدي را در خواندن و قرائت اشعار و آهنگسازيهاي گوناگون ابتکار کنيد؛ اما از اين تشابه و تداخل بپرهيزيد. البته آهنگهاي لهويِ مضلّ عن سبيل اللَّه را ميگويم، نه حالا هر آهنگي که يک وقتي در يک مضمون ديگري خوانده شده، آن را بخواهيم منع کنيم؛ نه، آهنگهائي که لهوي است و مضلّ عن سبيل اللَّه است؛ اينها را نياوريد. (3/3 /1390)
نقش مداحان در حفظ وحدت و انسجام اسلامي
عدم تحريک عصبيت هاي مذهبي: يکي از چيزهائي که من بخصوص ميخواهم تکيه کنم، مسئلهي «انسجام اسلامي» است که ما گفتيم. انسجام اسلامي يعني عصبيتهاي بينالمذاهبي مسلمانها نبايد تحريک شود. شما نبايد کاري کنيد که عصبيت آن مسلمانِ غيرشيعه عليه شما تحريک شود؛ او هم متقابلاً نبايد کاري کند که غيرت و عصبيت شما را عليه خودش تحريک کند. آنها همين را ميخواهند. ( 14 /4 /86)
کاري کنند که عصبيتهاي شيعه و سني را زنده کنند. به آنها تفهيم کنند اينها شيعهاند؛ اينها صحابه را سب ميکنند؛ اينها مقدسين شما را چنين و چنان ميکنند. جدائي بيندازند؛ آنها اين را ميخواهند. منادي وحدت شيعه و سني، از اوّلي که اين فکرها پيدا شده، اين چيزها مورد نظرش بوده است. يک عدهاي چرا نميفهمند؟ ( 14 /4 /86)
حفظ وحدت: وحدت را حفظ کنيد.اگر ديديد در جامعه بين شما کساني هستند که عکس اين رفتار ميکنند، آنها را طردشان کنيد؛ مخالفت خودتان را به آنها ابراز و اعلام کنيد؛ اينها ضرر ميزنند؛ ضربه ميزنند. ضربهاي به اسلام ميزنند، ضربهاي به تشيع ميزنند، ضربهاي به جامعهي اسلامي ميزنند. اين از جمله مسائل بسيار مهم است.( 14 /4 /86)
همدلي:تفرقهي بين مؤمنين کارِ خدائي نيست، براي هدفِ خدائي انجام نميگيرد؛ کار شيطاني است؛ کار شيطاني است. ايجاد بغضاء و کينه بين مؤمنين، فضاي اختلاف را به وجود آوردن، اين کار شيطان است، کار خدائي نيست. کار خدائي همدلي است.( 4/4 /87)
اختلاف افکني: شما اينجا يک شعري بخوانيد، امروز هم که ويدئو و اينترنت و وسائل گوناگون انتقال پيام وجود دارد؛ عکس و تفصيلات آن برود در فلان نقطه، چهار تا آدم جاهلِ متعصب را تحريک کند، بيندازد به جان يک مشت زن و بچهي بيگناه، خون اينها را بريزد. مراقب اين چيزها باشيد. ( 11 /2 /1392)
اينکه بنده اين همه اصرار ميکنم، تأکيد ميکنم براي اينکه اختلافات مذهبي و طايفهاي را کمرنگ کنيد، براي اين است. کسي خيال نکند که اگر ما بخواهيم نعمت اين عشقي که دلهاي مردم ما را بحمداللّه پر کرده و مالامال از محبت اهلبيت است، شکرگزاري کنيم و اين عواطف را تحريک کنيم، راهش آن است؛ نه، اشتباه است. ( 11 /2 /1392)
اختلافافکني يا تحريک عصبيتهاي اختلافافکن، مصلحت نيست؛ نه امروز مصلحت است، نه زمان امام صادق (عليهالسّلام) مصلحت بود؛ آنها هم جلويش را گرفتند. بعضي از افراد سطحينگر به اين مسئله توجه ندارند.( 11 /2 /1392)
ضرورت خودسازي مداحان
توجه به اخلاق: عزيزان من! مردم از صداي شما خوششان ميآيد، از شعر شما لذت ميبرند، از اجراي شما - چه در مدحتان، چه در مصيبتتان - دلهايشان تکان ميخورد و اشک ميريزند؛ اما به خود شما هم نگاه ميکنند. اگر شما از لحاظ اخلاق، از لحاظ تدين، از لحاظ عفت، نمود تحسينآوري داشتيد، همهي آنچه را که عرض کرديم، به صورت مضاعف در مردم اثر خواهد کرد. (11 /2 /1392)
تزلزل اخلاقي: اما اگر خداي نکرده بعکس شد؛ مردم نشانهي تزلزل اخلاقي، نشانهي عقبماندگي از لحاظ اخلاق و رفتار و خداي نکرده عفت و اين چيزها مشاهده کنند، اثر اين هنرها و زيبائيهائي که در کار شما هست، از بين خواهد رفت؛ اين را مراقب باشيد. (11 /2 /1392)
مراقبت از خود: همهمان بايد مراقب باشيم؛ ما عمامهايها بيشتر از ديگران، گويندگان مذهبي بيشتر از ديگران، نامداران عرصهي دين و تقوا بيشتر از ديگران. همه بايد مراقب باشيم؛ شما هم همين طور. (11 /2 /1392)
شما کساني که در عرصهي دين و معرفت و امور الهي داريد کار ميکنيد، خيلي بايد مراقب باشيد؛ مراقب اخلاق، مراقب پاکي زبان، پاکي دامان، پاکي دل، پاکي دست. خداي متعال به شما کمک کند. (11/2/1392)
نصيحت: امروز ما محتاج نصيحتيم. براي رشد اخلاق در جامعه، براي گسترش خلقيات خوب، براي اعتلاي روحيهي همدلي و برادري و صفا و اخوتي که در جامعهي ديني مطلوب است، احتياج داريم به نصيحت . (5/5 /1384)
عبوديت: اساس و جوهر کار، عبوديّت است. من و شما هم بايد از همين جاده برويم. البته اين قلّهها خيلي بالاست. اگر چشم ما بتواند اين قلّهها را ببيند، خيلي بايد خدا را شکرگزار باشيم؛ چه برسد که به آنجاها برسيم؛ ليکن بايد برويم؛ راه اين است. اين دامنهها را بايد به قدر قدرت و توانمان طي کنيم؛ که اگر اينطور شد، به قدر ظرفيتمان بهره خواهيم برد.( 5/5 / 1384)
برادران و خواهران عزيز! من و شما بايد دنبال عبوديت خدا باشيم. تمجيد از فاطمهي زهرا نتيجهاش بايد اين باشد.( 5/5 /1384)
توجه به خداي متعال: توصيهي ما اين است: تلاوت قرآن، انس با قرآن، انس با حديث، آشنائي با معارف اهلبيت از طريق حديث، و بالاتر از همه، توجه به خداي متعال، حفظ و تقويت رشتهي ارتباط قلبي با ذات اقدس احديت، با دعا، با توسل، با ذکر، با خشوع، با نماز نافله.( 3/3 /1390)
ضرورت پرداختن به مسائل روز
توجه به نياز جامعه :به نياز امروز جامعهي اسلامي نگاه کنيد، ببينيد چقدر ملت ما، جوانها و جامعهي ما در کشاکش طوفانهاي گوناگونِ تهاجم سياسي و فرهنگي و انواع و اقسام تلقينات و تبليغات، به نگاه نو، به روحيهي سرشار از اميد، به دل لبالب از اطمينانِ به آينده، فهميدن راه روشن احتياج دارد. اين را همه بايد انجام دهند؛ هر کسي به يک نحوي. و شما ميتوانيد سهم وافري در اين زمينه داشته باشيد. به هر حال، مجموعههاي اساتيد و پيشکسوتهاي مداحي ميتوانند کارهاي خوبي انجام دهند، اميدواريم انشاءاللَّه انجام دهند. (4/4 /87)
توجه به انقلاب : يک نقطهي اساسي هم اين است که ما وضعيت کنوني انقلاب را همواره هم در ياد خودمان داشته باشيم، هم در حوزهي شعاع گفتاري خودمان، تأثير نفس خودمان را به ياد ديگران بياوريم. (4/4 /87)
عزيزان من! انقلاب يک حادثه در تاريخ ايران فقط نبود؛ اين يک حادثه در تاريخ جهان و در تاريخ بشريت بود. بر روي اين نکته من تکيه و تأکيد ميکنم - اين شعار نيست، اين تدقيق در يک حقيقت است - که اين يک حادثه در تاريخ بشريت است. هر چه زمان بيشتر بگذرد، بيشتر اين حقيقت روشن خواهد شد. (4/4 /87)
توصيه به جوانهايي که مي خواهند وارد عرصه مداحي بشوند
احراز صلاحيت: امروز اگر چنانچه بپرسند: «آقا حرفهي مداحي به چي احتياج دارد؟»، «يکي بخواهد مداح بشود، از امروز شروع کند، چه چيزي نياز دارد؟»، دو سه چيز را ميشماريد ديگر؛ ميگوئيد بايد صدايش خوب باشد، حافظهي خوبي داشته باشد، بتواند شعر ياد بگيرد؛ البته روح هم داشته باشد. يک انساني با داشتن حافظهي خوب و صداي خوش، ميتواند بشود يک مداح. به نظر ما اين کافي نيست. شما به مداح به چشم يک معلم نگاه کنيد که ميخواهد چيزي را به مستمع خود تعليم بدهد. همهي شماها اين صلاحيت را داريد. هيچ کس را از اين دائره نبايد بيرون کرد. هر که شوق اين کار را دارد، بسماللَّه، خيلي خوب است؛ اما صلاحيتش را در خودش به وجود بياورد.( 13 /3 /89)
توجه به شيوه پيشکسوت ها: به جوانها توصيه ميکنم شيوههاي پيشکسوتها را بکلي کنار نگذارند؛ دست نکشند.( 14 /4 /86)
نوآوري در امتداد شيوه گذشتگان: من با نوآوري موافقم؛ نوآوري هيچ اشکالي ندارد؛ اما اگر بخواهيد در اين نوآوري کمال پيدا کنيد، بايستي اين نوآوري در امتداد شيوهي گذشتگان باشد.«العلي محظورة الّا علي من بني فوق بناء السّلفي». يک طبقه ساختهاند، شما روي آن طبقه يک طبقه بسازيد؛ ديگري بيايد روي آن طبقهي شما يک طبقه بسازد؛ آن وقت بناء ميشود مرتفع. ( 14 /4 /86)
اضافه کردن به شيوه پيشکسوتها: محسّنات اساتيد، پيشکسوتها و کساني را که در اين کار از شما يک پيراهن بيشتر پاره کردهاند، ياد بگيريد و چيزي بر آن اضافه کنيد. شيوههاي جديد، اينجوري درست بشود، خوب است.( 14 /4 /86)
پر کردن جاي خالي گذشتگان: در بين شما عزيزان بحمداللّه هم پيشکسوتها هستند، هم جوانها هستند، استعدادهاي خوبي هم وجود دارد. در ميان شما، گلهاي پرطراوتِ نورسي من مشاهده ميکنم، که توانستهايد خوب وسط ميدان بيائيد و جاي خالي گذشتگان را نه فقط پر کنيد، بلکه برتر و بهتر از آنها - ما خيلي از گذشتگان را هم ديديم - حرکت کنيد.( 11/ 2 /1392)
آسيب هاي مداحي
پرهيز از خطا در خواندن و گفتن: اگر ما خطايي انجام دهيم، خطاي ما مثل خطاي مردمِ عادي نيست؛ سنگينتر و سختتر است. اگر ما خداي نکرده کسي را به وادي ضلالت و گمراهي انداختيم، با عمل مشابهِ ديگري تفاوت دارد. مداحها بدانند چه ميخوانند و چه ميگويند.( 5/5 /1384)
ابتذال: امروز هم پول ميدهند و ميگويند به ابتذال بکشيد و اسلام را قدح کنيد و اهل بيت را مورد مذمت قرار بدهيد و شيعه را خراب کنيد.( 28 /10 / 1368)
استفاده از مدح هاي نابجا: مبادا پانصد نفر، هزار نفر، گاهي ده هزار نفر در جلسهاي جمع شوند و يک ساعت براي آنها نغمهسرايي شود؛ اما چيزي به آنها داده نشود. ( 18 /6 /1380)
استفاده از مدح هاي نابجا: گاهي کلمات مدحآميزي از ائمّه عليهمالسّلام پشت سر هم ميآوريم که نه درست مستمع به عمق اين کلمات ميرسد، نه با فهميدن آن کلمات چيزي بر معرفت او اضافه ميشود. اينها ارزش چنداني ندارد.( 18 /6 /1380)
چيز ديگري که بنده در بعضي از خوانندگان جلسات مداحي اطلاع پيدا کردم، استفادهي از مدحها و تمجيدهاي بيمعناست، که گاهي هم مضر است.( 18 /6 /1380)
استفاده از تعبيرات سبک: از برخي تعبيرات درباره ائمه (ع) نبايد استفاده کرد ، اينها سبک است.( 18 /6 /1380)
تقليد نابجا: چنانچه مداح و خواننده ما و ستايشگر اهلبيت (عليهمالسّلام) از کساني که خودشان غرق در حيرت و بدبختياند - وادي هنري غرب، بخصوص هنر موسيقيشان که به ابتذال کشانده شده - و در وادي حيرت و سردرگمي شيطاني و نه حيرت رحماني هستند، اين کار شريف و پاکيزه و مقدس را الگوگيري کرد، اين کار ناسزاوار است؛ کار ناشايستي است.( 4/4 /87)